سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :0
کل بازدید :12779
تعداد کل یاداشته ها : 3
103/2/1
7:38 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
گلبرگـ[197]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
ابـــــــــــرار ما سه نفر کشکول ****شهرستان بجنورد**** جاده های مه آلود اصحاب یمین مکاشفه مسیح یکی هست تو قلبم.... رها باید شد نور غدیر دلتنگ... حدیث نفس هیئت ستارگان دوکوهه وب سایت شخصی مهران حداد__M.Hadad personal website پیامنمای جامع آتیه سازان اهواز دانشجویی حس خوب زندگی ثانیه ها... مطلع عشق ساعت یک و نیم آن روز عاشقانه ✖√ناگفته های دختر تـ❤ـنها √✖ بانوی دشت رویا ►▌ رنگارنگ ▌ ◄ شاعر پروانه ها ASSH یه دختره تنها نشریه حضور اظهر من الشمس منادی معرفت 14خورشید *پرواز روح* برادران شهید هاشمی ●◌♥DELTANGI♥◌● شهید علی پور جملات قصار و شنیدنی مشـ ـ ـکـ ـاة پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار هدیه با شکوه خدا... لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) قاصدک ندارد *(: دنـیــــای مـــــــن :) * شورای شهراندیشه آسمون آبی چهاربرج قصه های شب برای کوچولوها وبلاگ شخصی محمد allah is my lord صدای مردم نی ریز دانستنی های جهان vagte raftan شهریار کوچه ها از یک انسان به خوبی فکر کن ( حسین فینی زاده ) upturn یعنی تغییر مطلوب خیال من :: امـــید وصـــل :: در انتظار آفتاب علمدار بصیر ماه تمام من تنهایی......!!!!!! بهترین دوست محمدمبین احسانی نیا نوری چایی_بیجار قیدار شهر جد پیامبراسلام سیرت پیشگان هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) شهید آوینی صداقت مهاجر شبستان شین مثل شعور *...بانو...* عدالت جویان نسل بیدار خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا یک عاشقانه ی ساده برای من...... قوطی عطار ღஜღمطالب و عکس های جالب و زیبا و دیدنی Tarranome Ziba هم رنگــــ ِ خـــیـــآل ...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست جزتو

بسم رب الشهدا والصدیقین

شهید ابراهیم هادى

ورزش اگر برای خدا باشد، عبادت است

حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن،شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری.
ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد. انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت.
ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت.هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه میائیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیه می کرد:اگر ورزش رو برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد.
البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد .مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند ، ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد..


92/4/16::: 3:7 ع
نظر()
  
  

غروب نزدیک مى شود و تو گویى تقدیر زمین از همین حاشیه اروندرود است که تعیین مى‌گردد. و مگر براستى جز این است؟

 

 

بچه‌ها آماده و مسلّح، با کوله‌پشتى و پتو و جلیقه‌هاى نجات، در میان نخلستانهاى حاشیه اروندرود، آخرین ساعات روز را به سوى پایان خوشِ انتظار طى مى‌کنند.

اینها بچه‌هاى قرن پانزدهم هجرى قمرى هستند؛ هم آنان که کره زمین قرنهاست انتظار آنان را مى‌کشد تا بر خاک بلادیده این سیّاره قدم گذارند و عصر ظلمت و بی‌خبرى را به پایان برسانند...

 

 

کـــــــــربلا، ما را در خیل کـــــــربلاییان بپذیر. ما مى‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه دیار قدس شویم.

 


92/1/5::: 3:10 ع
نظر()
  
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ *کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع تا سحر می‌سوختم چون قلب زوار بقیع کاش می‌شد مخفی از وهابیان سنگدل می‌نهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع* ‌ ‌ :'( :'( :'( :'(


+ *دنیا را فقط یکبار نگاه کن و آخرت را چند بار و صاحبخانه را همیشه...*


+ *آیا حقوق دیگران را رعایت کرده ایم؟* . . . ورشکسته ها را دیده اید که چگونه از فشار طلبکاران به آنها،از ترس پنهان میشوند و یا فرار میکنند؟ . ورشکسته های حقیقی و مفلسان واقعی کسانی هستند که ذوالحقوق فردای قیامت اطرافشان را میگیرند، از آنها فرار می کنند . لکن در موقف حساب آنها را می آورند... . و می گویند: فرارگاه شما کجاست؟ . *"یقول الانسان أین المفــر"*
+ او تولد یافت جانبازی کند؛ میهنم ایران سرافرازی کند؛ او تولد یافت تا رهبر شود؛ ما همه عاشق،او دلبر شود؛ او تولد یافت گردد نور عین؛ برترین آقا پس از پیر خمین؛ ما همه عمار، او باشد ولی؛ جان به قربان تو *یا سیـــــد علی* . 24 تیر زادروز تولدش بر عاشقان ولایت مبارکباد


+ *بدون شرح* سحرگاهان به قصد روزه داری// شدم بیدار از خواب و خماری برایم سفره ای الوان گشودند// به آن هر لحظه چیزی را فزودند برنج و مرغ و سوپ وآش رشته// سُس و استیک با نان برشته خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم// کمی از این کمی از آن چشیدم پس از آن ماست را کردم سرازیر// درون معده ام با اندکی سیر وختم حمله ام با یک دو آروغ// بشد اعلام بعداز خوردن دوغ سپس یک چای دبش قند پهلو// به من دادند با یک دانه لیمو
+ برای پرواز کردن و اوج گرفتن راه مشخص است گفته اند : *نماز عروج مومن است* من نماز نمیخوانم عوضش دست فقیر میگیرم عوضش مدرسه میسازم عوضش...... اینها حرکت روی باند است بدون پرواز که تو را هیچگاه به مقصد نمی رساند
+ *ماه رمضان نزدیک است* گفتم: امسال روزه میگیرى؟ گفت: آره اگه خدا بخواد.. گفتم: منم میگیرم ولی آخه کدوم پزشکی این همه سختی رو برای بدن تأئید میکنه؟ گفت: *همون که وقتی همه پزشکا جوابت کردن برات معجزه میکنه*..
+ حاج مهدى سلحشور: جهت سلامتى امام عصر (عج) و نائب برحقش و برگزارى انتخابات بالاى چهل میلیون نفر و هدایت قلوب به سمت کاندیداى اصلح *(دکتر جلیلى)* امشب رأس ساعت 1:30 بامداد در مسجد مقدس جمکران گرد هم آمده و نماز امام زمان(عج) مى‌خوانیم


+ *سرود نوجوانان:* سعید جلیلی تو فرزند انقلاب به نام شهیدان بر تیرگی بتاب به راه وطن محکمی و دلاوری تو مرد حماسه ای فدایی رهبری (2) نشاط و امید را به جانها دمیده ای ز فکر و جهادت سرافراز کشورت بگو از مقاومت علمدار رهبری در این راه پر خطر تو هستی تو باورم *جلیلی تو اصلحی* ز ایران مقتدر برای ظهور یک حماسه قیام کن در این راه انتخاب *جلیلی تو اصلحی*


+ دکتر جلیلى: چون گفتمانی آمده‌ام نه انصراف میدهم و نه ائتلاف می‌کنم